من خیلی تنــــــــهام

emo0o0 luv & lonleyness & every thing that grows ur heart

I'm burried in dead lock

 

من خیلی تنــــــــهام ، هیچ کسی اینجا نیست

من خیلی تنهام و خیلی ترسیدم

با خودم نشستم در حالی که واسه هیچ کسی اهمیت ندارم

من تنها خون جاری میکنم و خیلی میترسم

میدونم که تنها افتاده روی زمین حمام خواهم مرد

در برکه ای از خون خودم که از شاهرگم پاشیده میشه

با یه تیغ که روی مچ منه که دیگه نمیتونم ببرم

مثل رنج و غم بی صدایی که منو مجنون میکنه

من خیلی تنهام ، و هیچ کســـی اینجا نیست

من خیلی تنهام و به مرگ خیلی نزدیکـــــــــــم

تنها نشستم در حالی که کسی نیست که منو بشنوه

فریادهای خونــــــــین من ، من خیلی به مرگ نزدیکم ..... دارم میمیرم

تنها خون از تنم میره و ترس وجودم و گرفته

 

 

میدونم که تنها بدون قطره ای خون و سرد میمیرم

به یادم میارم که چطور مسخره ام میکردی و طعنه میزدی

به یادم میارم که چطور داد میزدی و بد دهنی میکردی

من خیلی تنهام ، و هیچ کسی اینجا نیست

من خیلی تنهام و خیلی ترسیدم

اما حداقل تو رفتی ، چون برات اهمیتی نداشت

هنـــــــــوز من کسی و میخوام که محکم بغلم کنه و بهم بگه

که نترسم

من تنهام و هیچ کسی اینجا نیست

تا وقتی گریه میکنم اشکام رو پاک کنه

من تنها بدون اینکه واسه کسی اهمیت داشته باشم خون از تنم میره

بدون اینکه کسی باشه تا وقت مردنم دستام رو بگیره

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت15:31توسط nazi giGz | |